Susa Web Tools
بهشت - بهشت و جهنم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بهشت و جهنم
شنبه 92 آذر 16 :: 12:6 صبح ::  نویسنده : ali farzadfar       

ملال آور نبودن نعمت های بهشتی

نقصان‌، عیب، مرض‌، مرگ‌، سستی، کژی‌ و کاستیِ مخصوص این‌ عالم است، در حالی که بر اساس آیات و روایات، خصوصیات و ویژگی های عالم آخرت مطابق با این دنیا نیست. در بهشت‌ جهات‌ عدمیّه‌ و نقصان‌ وجود ندارد‌؛ بنابر این‌، لذّت‌ آن‌ پیوسته‌، و دگرگونی‌ و خرابی‌ و تشویش‌ در آن‌ راه‌ ندارد. خداوند می فرماید:خانه ی آخرت خانه ی حیات و زندگانی است[48]، پس عالم آخرت و همه چیز آن دارای حیات، زندگی و تازگی است انسان بهشتی، پویاست زیرا دائماً در معرض تجلیات گوناگون قرار دارد، از تجلیات جسمانی به رضوان الهی صعود می‏کند و در فضای ربوبیت حق به تماشای آفرینش  می‏نشیند، بنابر این دست کشیدن از لذتی و پرداختن به لذت دیگر به جهت خسته شدن از نعمت نیست بلکه به جهت تازگی لذات و حیات داشتن و زنده بودن و تنوع نعمت هاست.

«بهشت‏» آن جایگاه والاى جاودانى، کمال مطلوب همه ی پیامبران و پیشوایان و مؤمنان و به تعبیرى کلى‏تر غایت آرزوى همه ی خداپرستان و خداجویان است.

حضرت على‏ (ع) در ضمن یکى از خطبه ها، گوشه‏اى از وصف بهشت را بیان مى‏فرماید:

اگر با دیده دل بدان چه از بهشت برایت توصیف کرده‏اند بنگرى از هر چه مربوط به دنیاست دل خواهى کند، هر چند جالب و زیباست و خواهش هاى نفسانى و خوشی هایش از امورى است که انسان را به خود جلب مى‏کند. اگر در حرکت درخت ها که در کنار جوی هاى بهشت است و در برخورد برگ ها به یکدیگر و صداى زیبایى که از آن بر مى‏خیزد و ریشه‏هاى درخت ها که در تپه‏هایى از مشک پنهان گردیده اندیشه کنى از خود بى‏خود خواهى شد. همچنین است آویزان بودن خوشه‏هاى مروارید تر و تازه بر شاخه‏هاى با طراوت و محکم و میوه‏هاى رنگارنگ در پوست شکوفه‏ها و شاخه‏ها که بدون زحمت چیده مى‏شود و طبق میل هر کس در دسترس قرار مى‏گیرد. قصرهاى اهل بهشت، عسل پاک و خالص و شربت هاى تصفیه شده گردش داده مى‏شود. ساکنین بهشت افرادى هستند که هماره عنایات الهى شامل حالشان مى‏گردد تا آن گاه که در خانه جاوید خویش جاى گیرند و از این جا و آن جا شدن آسوده گردند. پس اى شنونده بدان که اگر دل خود را به رسیدن به آن منظره‏هاى زیبا که تصور مى‏کنى مشغول نمایى از شوق رسیدن به بهشت جان خواهى داد و از همین محفل به همسایگى اهل گورستان خواهى رفت و از دنیا دل خواهى کند[49].

نکته دیگر این‏که بهشت مژده‏ای است به مؤمنان به جهت معامله‏ای که با خدا کرده‏اند.

اساس لذت ها برای یک انسان بهشتی، آن است‏ که الان مهمان خالق خودش گشته و بر سر سفره او نشسته است، یعنی‏ با آن حقیقت پیوند خورده است و از این روست که دیگر مسأله خستگی، دیگر معنایی ندارد. در دنیا که‌ نکاح‌، خوردن‌ طعام های‌ لذیذ و آشامیدن‌ نوشابه‌های‌ گوارا، لذّتش‌ و اثرش‌ ضعیف‌ می‌شود و از بین‌ می رود، به‌ جهت‌ نقصان‌ این‌ عالم‌ است‌. و اگر فرض‌ کنید جهات‌ نقیصه‌ در این جا نباشد، هیچ گاه‌ بهجت‌ و سرورش‌ تبدیل‌ به‌ گرفتگی‌ و بدی‌ احوال‌ نمی‌شود، و هر لذّت‌ و عیشی‌ که‌ پیدا شود همان‌ جاودان‌ خواهد ماند؛ بدون‌ ذرّه‌ای‌ قصور و فتور و کمی‌ و کاستی‌.

قرآن در یک جا گویی دارد به این نکته جواب می‏دهد، می‏فرماید: “در آن جاودانه خواهند بود و هرگز آرزوی انتقال از آن جا را نمی کنند”[50]، یعنی‏ اهل بهشت طالب تحول نیستند و برای آنان بهشت خستگی آور نیست.
توصیف بهشت با مادیات

قرآن کریم گاهی بهشت و جهنم را با اوصاف مادی توصیف نموده است و گاهی آنها را با اوصاف روحانی و معنوی وصف کرده است. گاهی از باغ‌های بهشتی، سایه‌های لذت بخش، غذاها و ظرف‌های آن‌ چنانی، شراب‌های طهور، لباس‌ها و زینت‌های فاخر، همسران زیبا و … سخن به میان آورده و گاهی از رضوان الاهی، نشاط درونی و … سخن به میان آورده است.

بهشت روحانی از حیث رتبه و مقام بسیار بالاتر از بهشت مادی و نعمت‌های مادی است، چنانکه در سور? توبه پس از ذکر اوصاف نعمت‌های مادی، بلافاصله می‌فرماید: «و رضوانٌ مِن اللهِ اکبر»؛ یعنی مقام رضوان و خشنودی پروردگار بالاتر از این نعمت‌های ذکر شده است.[51] اما بعضی از مراتب بهشت روحانی مخصوص برخی مومنان است نه هم? مومنان چنان‌که می‌فرماید: «آیا هر فرد از ایشان چنین طمعی دارد که در بهشت نعیم داخل شود؟ نه، چنین نیست».[52]

با توجه به تفاوت جایگاه بهشتیان و تفاوت نعمت‌های آن، بهشت در قرآن با چهار نام ذکر شده است: جنت عدن، جنت در قرآن کریم بهشت هم با نعمت های مادی وصف شده و هم با نعمت های روحانی، اما این‌ که بیشتر با اوصاف مادی توصیف و بیان شده، به دلیل آن است که ذهن انسان ها بیشتر با مادیات و امور دنیایی خو گرفته است و در نتیجه برای بسیاری از مردم تصور و شناخت بهشت از طریق اوصاف معنوی و روحانی بسیار مشکل بلکه غیرممکن است و اکثر انسان ها از درک مقامات و مفاهیم معنوی بهشت که در درجه بالایی است عاجزند. قرآن در این زمینه می فرماید: «کسی نمی‌تواند بفهمد که چه چیزهایی در آن جا پنهان است».[53] همچنین‌ در حدیث نبوی آمده است: “پروردگار فرمودند: براى بندگانم چیزهایى فراهم کرده‌ام که نه چشمی دیده و نه گوشى شنیده و نه به قلب بشرى خطور کرده است‏…”.[54] از این‌ رو چون تصور نعمت‌های روحانی بهشت بسیار مشکل است ،خداوند متعال برای فهم همگان از بیان نعمت های مادی که قابل فهم و درک برای همگان هستند استفاده کرده است و نعمت ها و لذت های معنوی و روحانی را خیلی خلاصه مجمل اشاره کرده است.
حور العین بهشتی و ازدواج

حور جمع حوراء به معنای زنی است که سفیدی چشمش بسیار سفید و سیاهی آن نیز بسیار سیاه باشد و یا به معنای زنی است که دارای چشمان سیاه چون چشم آهو باشد، “عین” جمع کلم? “عیناء” به معنای درشت چشم است.[55]

قرآن، حورالعین را به مرواریدهایی در بهشت توصیف می کند.[56] و ظاهراً حور العین موجوداتی غیر از زنان دنیایند.[57]

خداوند در مورد آنان می فرماید: “حور العین را به ازدواج آنها درمی آوریم”.[58] بنابر تفسیر اغلب مفسّران، ازدواج به معنای دنیوی آن، در بهشت وجود ندارد. پس این جا، نزدیک کردن و عطا کردن حور العین از طرف خداوند به بندگان بهشتی اش مراد است.[59]

از صفات بیان شده برای حور العین در قرآن و بعضی روایات می توان چنین استفاده کرد که حور العین در بهشت بیش از یک همسر ندارد؛ زیرا خداوند در مورد صفات حور العین می فرماید: “…نه هیچ انسانی قبل از ایشان (قبل از آن شخص بهشتی) آنها را لمس کرده و نه هیچ جنّی”.[60]

مرحوم مجلسی در تفسیر “قاصرات الطرف” که در ابتدای همین آیه آمده است، می گوید: یعنی زوج هایی هستند که نگاه شان فقط برای شوهران شان است و به هیچ کس غیر از شوهران شان رغبتی ندارند.[61]
غلمان و خدمتگزاران بهشتی

غلام در لغت به معنای خدمتگزار و غلمان جمع غلام است .[62] قرآن مجید در باره بهشتیان می فرماید :” وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ”[63] یعنی:” و پیوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مى‏کنند که همچون مرواریدهاى درون صدفند! ”

این آیه در مقام توصیف خدمتگزاران بهشتی و بیان برخی از ویژگی های آنان است و می فرماید بهشتیان دارای آنچنان مقامی هستند که حتی خدمتگزارانی که برای انجام کارها و برآورده شدن نیازمندی های آنان در خدمت آنان قرار داده شده افراد معمولی نیستند و از نظر زیبایی و نظافت همانند مروارید های درون صدف هستند.
انسان و تعقل در بهشت

در بسیاری از آیات قرآن که به توصیف روز قیامت و حالات انسان ها در آن روز می پردازد؛ مواردی را مشاهده می نماییم که نشانگر استفاده انسان عقل و قوه تفکر خویش است. از جمله هنگامی که مؤمنان و پرهیزگاران؛ با دریافت نام? اعمالشان از سمت راست؛ در می یابند که بهشت جاودان در انتظارشان است و با خوشحالی تمام،[64] دیگران را به مطالع? کارنام? درخشان خود دعوت نموده و آن را نتیجه ای از نوع تفکر و عملکرد خویش در زندگی دنیوی اعلام می نمایند[65] و در مقابل، افرادی که پروند? رفتار ناشایست خود را از سمت دیگری دریافت نموده اند، آغاز به فغان و فریاد نموده[66] و از جهنمی که در انتظارشان است، بیمناک و هراسان خواهند شد و دقیقا درخواهند یافت که قدرت دنیوی و ثروت فراوان آنان، هیچ به کارشان نخواهد آمد و به همین دلیل آرزو می کنند که کاش از پرونده خود مطلع نشده و کاش دوباره، مرگ به سراغشان آید.[67]

همچنین خداوند، صریحا بیان فرموده است که انسان، بعد از خروج از این دنیا  این دنیا و به دنبال آن، با برداشته شدن برخی موانع و حجاب ها که قدرت تفکر را محدود می سازد، از تیزبینی و دقت نظر خاصی در ارتباط با تحلیل آنچه گذشت و آنچه فراروی او است، برخوردار خواهد شد،[68] و به همین دلیل است که خداوند، با در اختیار قرار دادن نام? عمل افراد، از هر انسانی خواهد خواست که خود به تنهائی در ارتباط با عملکرد خویش، قضاوت نماید![69]

از طرف دیگر عقل و اندیشه، برترین نعمتی است که از جانب خداوند به انسان ها ارزانی شده[70] با این وجود، آیا سزاوار است که خداوند، بندگان شایست? خود را که در بهشت جاودان جای گرفته اند، از این نعمت بزرگ محروم نماید؟!

با مرورِی در آیات توصیف کنند? وضعیت بهشتیان، نشانه هایی از اندیشیدن مشاهده می نماییم: آنان، نعمت های بهشتی را با آنچه خدا در دنیا در اختیارشان قرار گرفته بود، مقایسه می نمایند[71]و دست یاری خداوند را در رسیدن به این سرنوشت نیک در نظر دارند[72]و درستی وعده های الاهی را به دوزخیان گوشزد می نمایند[73]و از همنشینی با پیامبران[74] و این که در آن جا سخن بیهوده ای نمی شنوند،[75]… لذت خواهند برد و در میان انبوه نعمت های الاهی، قدرت انتخاب خواهند داشت[76]و با ارزیابی موقعیت موجود و این که بهتر از آن متصور نخواهد بود، هیچ گاه خواستار دگرگونی و تحول نخواهند شد،[77] و …

آیا تمام اینها، نشانی از عقل و دانش نبوده و آیا می توان این زندگی شیرین و آکنده از احساس و تفکر را به زندگی حیواناتی تشبیه نمود که تنها به بهره برداری های ناقصی از زندگی طبیعی می اندیشند؟!

همچنین دوزخیان نیز خواهند اندیشید و از آنچه بر آنان خواهد گذشت، رنج خواهند برد. آنان، گاهی بهشتیان را مورد خطاب قرار داده، درخواست می نمایند که مقداری آب و یا برخی نعمت های دیگر الاهی را در اختیارشان  قرار دهند،[78] و گاهی خطاب به فرشتگان نگاهبان جهنم نموده و از آنان می خواهند تا از خداوند کسب اجازه نموده و تخفیفی در عذابشان به عمل آورد[79] و یا این که به “مالک”؛ بزرگ آن فرشتگان؛ التماس می نمایند که اگر تخفیفی در کار نیست، دست کم مرگ آنان فرا رسد تا از این وضعیت، خلاصی یابند[80] و حتی مستقیما با ناله و فریاد از خداوند خواهش می نمایند تا فرصتی دوباره به آنان داده که در این فرصت، رفتار ناشایست گذشت? خود را جبران نمایند.[81] دوزخیان به لعنت و نفرین یکدیگر پرداخته[82] و هر یک، گناه خویش را بر گردن دیگری می اندازند.[83] آنان افسوس می خورند که چرا سخن خدا و پیامبرش را نپذیرفته بودند[84] و در نهایت، نتیجه می گیرند که اگر به سخن آنان گوش فرا داده و یا حتی اگر از عقل و دانش خود، به خوبی استفاده کرده بودند، هرگز به این سرنوشت دچار نمی شدند.[85]

بنا بر این دوزخیان نیز در قیامت و بعد از آن از قدرت اندیشه و تفکر برخوردار بودهو همین تفکر و تعقل است که عذاب وجدانی برای آنان به وجود می آورد که به مراتب از عذاب جسمی دردناک تر است؛ چون قلب ها و جان ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد[86] و به همین دلیل است که در دعای کمیل می خوانیم: “فهبنی یا الهی … صبرت علی عذابک فکیف أصبر علی فراقک و هبنی صبرت علی حر نارک فکیف أصبر …”.

مطمئنا، اگر در دوزخ، تعقل و اندیشه ای نبود و انسان ها، در زندگی حیوانی به سر می بردند، بیان چنین کلمات، معنا و مفهومی نداشت.
خوابیدن در بهشت

خداوند در قرآن کریم، خواب را به عنوان نعمتی معرفی می نماید که برای برطرف نمودن خستگی و زوال اندوه، درمانی مناسب بوده و بدون آن، ادام? زندگی ممکن نخواهد بود[87].

در جهان مادی، خوابیدن برای رفع خستگی و یا ترس و اندوه است و بر این اساس، باید تنها در حد نیاز از آن استفاده نمود و گر نه زمانی که انسان در خواب است به عنوان زمانی سوخته به شمار خواهد آمد.

اما در بهشت جاویدان، نه از خستگی خبری است[88]، نه از ترس و اندوه[89] و نه به دلیل امکان استفاد? از نعمتهای متنوع موجود در آنجا، انسانها از فرط بیکاری به خواب پناه خواهند برد. پس خواب در بهشت، چه معنایی می تواند داشته باشد؟!

در روایتی از امام باقر(ع) می خوانیم که: اهل بهشت همواره زنده اند و هرگز نمی میرند، بیدارند و نمی خوابند، بی نیازند و محتاج نمی شوند، خوشحالند و ناراحت نمی شوند، خندانند و هرگز نمی گریند، مورد احترامند و هرگز توهینی به آنان نخواهد شد و …[90]

البته اگر شخصی در بهشت تقاضای خواب نماید، خواست? او پذیرفته خواهد شد، اما با وجود نعمت های فراوان و شگفت انگیزی که در بهشت وجود دارد[91]، هیچ فردی چنین تقاضایی نمی کند و در نتیجه از خواب و خوابیدن در بهشت خبری نخواهد بود.
سخن گفتن بهشتیان

در چندین آیه از آیات قرآن از صحبت کردن اهل بهشت، سلام کردن آنان به یکدیگر، تحیت و احوال پرسی آنان بیان شده است از جمله:

1? “گفتار (و دعاى) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهى تو!» و تحیّت آنها در آنجا: سلام و آخرین سخنشان این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!»”[92]

2? “و کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغهاى بهشت وارد مى‏کنند باغهایى که نهرها از زیر درختانش جارى است به اذن پروردگارشان، جاودانه در آن مى‏مانند و تحیّت آنها در آن، «سلام» است. “[93]

3? ” تحیّت آنان در روزى که او را دیدار مى‏کنند سلام است و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است‏ .”[94]

بنا براین از نظر قرآن اصل صحبت کردن اهل بهشت با یکدیگر امری مسلم است. اما اینکه این گفت و شنود به چه نحو باشد می توان گفت که گفت و شنود آنها با همین زبان و گوش دنیایی است؛ زیرا جسمانی بودن معاد با ظاهر بسیاری  از آیات و روایات موافق است؛ زیرا در قرآن سخن از میوه ها و درختان و لذت هایی است که بهشتیان با همین بدن مادی از آنها بهره مند می شوند. (برای آگاهی بیشتر از معاد جسمانی به نمایه: معاد جسمانی، سؤال 6234 (سایت: 6492) مراجعه فرمائید.) براین اساس اصل این حرف که بهشت غیر مادی است می تواند درست نباشد.

حتی اگر کسی معتقد باشد که معاد و بهشت جسمانی نبوده و روحانی هستند باز مشکلی در استفاده بهشتیان از لغات و زبان های متداوال نیست و در این زمینه فرقی بین زبان ها و لغت های مختلف نیست؛ زیرا همانطوری که این امکان وجود داشته است که خداوند متعال (که قطعاً غیر مادی است) قرآن را به زبان عربی بر جبرئیل (که از ملائکه و غیر مادی است) نازل کرد تا جبرئیل آن را بر پیامبر اکرم (ص) (که دارای جسم مادی بودند) نازل کند[95]، در تکلم بهشتیان که غیر مادی فرض شده اند به این لغت نیز مشکلی وجود نخواهد داشت و خداوند این قدرت را به اهل بهشت نیز خواهد داد. بنا براین ملاحظه می شود که در تکلم مجرد (غیر مادی) با مجرد به لغت عربی یا به هر لغت دیگر هیچ اشکالی وجود ندارد.
بهشت حضرت آدم

بهشتی که حضرت آدم(ع) در آن متنعم بود و از آن رانده شد کدام بهشت بود؟

اگرچه بعضى بهشت آدم را بهشت موعود نیکان و پاکان مى‏دانند، ولى ظاهر این است که آن بهشت نبوده، بلکه یکى از باغ هاى پر نعمت و روح‏افزاى یکى از مناطق سر سبز زمین بوده است؛ زیرا اولا: بهشت موعود، نعمت جاودانى است که در آیات بسیارى از قرآن به این جاودانگى بودنش اشاره شده، و بیرون رفتن از آن ممکن نیست. ثانیا: ابلیس آلوده و بى‏ایمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود؛ زیرا آن جا نه جای وسوسه‏هاى شیطانى و نه جای نافرمانى خداست.

ثالثا: در روایاتى که از طرق اهل بیت (ع) بما رسیده، این موضوع صریحا آمده است.

یکى از راویان حدیث مى‏گوید: از امام صادق (ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم امام (ع) در جواب فرمود: باغى از باغ هاى دنیا بود که خورشید و ماه بر آن مى‏تابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمى‏شد[96].

این احتمال نیز داده شده که این بهشت در یکى از کرات آسمانى بود. هر چند بهشت جاویدان نبوده، در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاره به بودن این بهشت در آسمان شده است، ولى ممکن است کلمه ی سماء ( آسمان ) در این گونه روایات اشاره به مقام بالا باشد، نه مکان بالا.

به هر حال شواهد فراوانى نشان مى‏دهد که این بهشت غیر از بهشت سراى دیگر است؛ چرا که آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر او بود. این مقدمه ی اعمال و برنامه‏هاى اوست و آن نتیجه ی اعمال و برنامه‏هایش.[97]

با توجه به این که آدم براى زندگى در روى زمین آفریده شده بود و بهشت نیز منطقه ی سرسبز و پر نعمتى از همین جهان بود، هبوط و نزول آدم در این جا به معناى نزول مقامى است نه مکانى؛ یعنى خداوند مقام او را به خاطر ترک اولى تنزل داد و از آن همه نعمت هاى بهشتى محروم ساخت و گرفتار رنج هاى این جهان کرد.[98]

پس اگر چنین است، خلقت آسمان و زمین و هم? موجودات آن، برای انسان بوده است تا در این بستر به کمال نهایی خود برسد. خداوند می فرماید: «اوست که هر چه در زمین است براى شما خلق کرد آن گاه قصد آفرینش آسمان را نمود و هفت آسمان را بر پا داشت و او به همه چیز داناست.»[99] انقراض برخی از موجودات نیز به این هدف عالی خدشه ای وارد نمی کند؛ زیرا اتفاقات فراوانی در دنیا می تواند رخ دهد که باعث انقراض بعضی از موجودات شود. انقراض موجودات به حدی نبوده که زمین صلاحیت زندگی کردن نسل آدم بر رویش را از دست بدهد. چه بسا آنان در هموار سازی زمین برای انسان، نقش خود را انجام داده و سپس از بین رفته اند.

برای آگاهی بیشتر به نمایه های: 274 (سایت: 1808) و 273 (سایت: 112) و 4438 (سایت: 4808) و 76 (سایت: 319) از پاسخ های سایت اسلام کوئست مراجعه کنید.
بهشت و غیر مسلمانان

در قرآن دو گروه از آیات وجود دارد مبنی بر این که:

اولاً: اگر افرادی از اهل کتاب (همانند مسیحیان، یهودیان و صابئین)، ایمان به خدا و روز قیامت داشته و عمل نیک انجام دهند، خداوند به آنان پاداش مناسب عطا می فرماید.[100]

ثانیاً: اگر اشخاصی که هنوز حق به طور کامل برای آنها تبیین نگردیده و نسبت به آن، عنادی هم ندارند، در آخرت منتظر تصمیم خداوند می مانند. واژه های مستضعفین و اصحاب اعراف در مورد این گونه افراد است.[101]

از مجموع? این آیات می توان نتیجه گرفت که اگر اشخاصی وجود داشته باشند که هنوز اسلام را نپذیرفته، ولی نسبت به آن دشمنی نداشته و در راه رسیدن به آنچه حق است، تلاش می نمایند و علاوه بر آن، از انجام کارهای نیک نیز غافل نمی باشند، می توان امید فراوانی داشت که مشمول رحمت واسع? الاهی گردند .[102] و در آخرت از نعمت های بهشتی بهره مند باشند. برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه فرمائید:




موضوع مطلب :



 
درباره وبلاگ

آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 5389