Susa Web Tools
جهنم - بهشت و جهنم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بهشت و جهنم
شنبه 92 آذر 16 :: 12:0 صبح ::  نویسنده : ali farzadfar       

بخشی از حالات جهنم و عذابهای جهنمیان (قسمت چهارم)

 

...ادامه مطالب قبل

لواط کاران و همجنس بازان به قوم لوط ملحق می شوند

 

بعد از دیدن احوال زناکاران، هدایت مرا به سرزمین بلاها و عذابها برد. جایی که تنها غضب الهی، حکمفرما بود و بس.

سرزمینی که از کیلومترها، بوی بد و تعفن، مشام را می آزرد. اگر نبود عطر محمدی، از آن بوی بد بی هوش می شدم. اما خدا را شکر همین که بوی بد آن سرزمین به مشامم رسید ازآن عطر زدم و دیگر بوی تعفن، احساس نمی کردم.

مردمانی را دیدم که به انواع عذابها گرفتار بودند، فریاد سوختمهای اهل آنجا آسمان را پر کرده بود. کسی به فریادشان نمی رسید.

هر کدام از اهل این سرزمین را در تابوتهایی که با میخهای آهنین از هر شش طرف احاطه کرده بود، قرار داده بودند و بر سر آنها می کوبیدند تا در لا به لای این میخهای فشرده در تابوت، جای بگیرند.

از شدت عذاب، عرق از سراسر تابوتها، بیرون می زد. از این عرقها بوی تعفن شدیدی می آمد آنقدر بوی آن بد بود که ذره ای ازآن در دنیا، چهار صد ملت را هلاک می کرد. ((بحار الانوار، ج7، ص213، باب8))

از این همه عذاب، تعجب کردم و از هدایت پرسیدم:

این بدبختهای زبون مگر چه کردند که این همه عذاب بر آنها وارد می شود؟

هدایت: اینجا کسانی را از معصیتکاران می آوردند که یا به عمل قبیح لواط مرتکب شدند و یا زناکارنی که از ناحیه پشت زنا کردند.

حال اگر توضیح بیشتری می خواهی از یکی از انها بپرس.

گفتم: با اجازه، من سوالی از یکی از همجنس بازان بپرسم.

هدایت: بفرما.

سپس من به سراغ یکی از همجنس بازان رفته و خطاب به او گفتم:

آیا شما از خداوند بزرگ شرم نکردید؟

همجنس باز: اگر خجالت می کشیدیم که جای ما اینجا نبود، ما کار خیلی بدی مرتکب شدیم ما کاری کرده ایم که در اینجا در میان قوم لوط به سر می بریم و هر غذابی که آنها می بینند ما هم می بینیم.

گفتم: شما مسلمان بودید؟

گفت: بله، ما مسلمان بودیم.

گفتم: مگر از بزرگان و پیشوایان دین نشنیدید که فرمودند: لواط، کفر است؛ یعنی لواط گر کافر است و کافر، جایگاهش جهنم ابدی است. ((بحار الانوار، ج12، ص167، روایت 21، باب 7))

گفت: چرا شنیده بودیم.

گفتم: آیا از لذت گناه چیزی به یاد داری؟

گفت: به خدا یک لحظه از آن لذتها به خاطرم نمی آید، اینجا چنان می زنند، هر غلطی که کرده ایم از دماغمان بیرون بریزد، اینجا ما تاوان بدیهایی که در دنیا مرتکب شدیم می دهیم.

گفتم: چرا توبه نکردی؟

گفت: من فکر می کردم توبه ام پذیرفته نمی شود و از رحمت الهی ناامید شدم و با خود گفتم: حالا که من آلوده شدم، دیگر راه برگشت و توبه نیست و بعد با خود نتیجه گیری کردم و گفتم: حالا که راه برگشت نیست لااقل، کیف خودمان را بکنیم و به همین علت که محضرتان عرض شد هر روز بدتر از روز قبل به کارهای زشت و الواطی پرداخته و بر گناهانمان افزودیم تا جایی که دیگر جز به گناه فکر نکرده و چیزی که به یاد نمی آوردیم یاد خدا بود، تا اینکه اجلم رسید و مرا قبض روح کردند و از وقتی که من به «عالم برزخ» منتقل شدم، تا این لحظه، عذاب دردناک و غیر قابل تحمل بر ما وارد می شود و هیچ زمانی، خلاص نخواهیم شد. ((بحار الانوار، ج79، ص71، روایت22، باب71))

گفتم: البته باید الی الابد، جهنمی باشید؛ چرا که گناهان، تمام پرونده ی شما را پر کرده و اگر هم گاهی، کار خوبی انجام دادید آن را از بین بردید. ((سوره ی بقره آیه ی 81 : «بلی من کسب سیئة و احاطت به خطیئته فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون.» ))

همجنس باز: آیا به راستی راه توبه برای ما بود؟

گفتم: البته که راه توبه برای شما باز بود، اگر چه خیلی گناه شما بزرگ بوده و هست اما هر کسی به درستی از اعمال بد، پشیمان شود و برگردد، خداوند بخشنده، او را می بخشد. خداوند به پیامبر مکرّمش فرمود: «نبیء عبادی انی انا الغفور الرحیم»

می دانی معنای این فرمایش یعنی چه؟ یعنی: ای پیامبر به بندگانم خبر بده که من بسیار بخشنده و مهربانم. (یعنی ای بنده های گنهکار، گناهانتان هر چند بزرگ و هر چند زیاد باشد، درِ رحمتم به روی شما باز است، توبه کنید، خودم شما را می بخشم. از من بخشنده تر و مهربانتر سراغ دارید؟ )

همجنس باز، گریه کرد و خیلی هم گریه کرد و سرش را پایین انداخت و در حالی که بغض گلو، نمی گذاشت حرف بزند گفت:

اگر ما حرف خدا و رسولش را گوش می دادیم و یا عقلمان را به کار می بستیم، و به عواقب گناهان، فکر می کردیم حالا، جای ما اینجا نبود. ((سوره ی ملک آیه ی 10 : «و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر». ))

گفتم: بله، اگر فکر می کردید، اما فکر نکردید همانطور که در دنیا مردمانی هستند، گناه می کنند و فکر این روز را نمی کنند اما به زودی می فهمند. (( سوره ی نباء آیه 4 و 5: «کلا سیعلمون هم کلا سیعلمون.» ))

 

شراب خواران

در یکی از منازل، گروهی را دیدیدم که لیوانی به دست گرفته بودند و تا میخواستند محتوای آ ن را بنوشند قبل از اینکه بخورند، گوشت صورتشان در لیوان می ریخت و آن را می خوردند و بعد از خوردن آن لیوان، گوشت بدنشان پاره پاره می گردید و پوشت بدنشان تبدیل به لاشه گندیده می شد که از تعفن آن همه زجر می دیدند. ((جامع الاخبار، ص151: قال رسول الله (ص) : «من شرب الخمر فی الدنیا سقاه الله عزّوجلّ من سمّ العقارب شربة یتساقط لحم وجهه فی الاناء قبل ان یشربها فاذا شربها تفسخ لحمه و جلده کالجیفة یتاَذّی به اهل الجمیع...))

گفتم: اینها کیانند؟

هدایت: اینها چند گروه هستند که همه در یک طبقه از عذاب قرار دارند:

اول: کسانی بودند که در دنیا مسکر می خوردند. یعنی شراب خواران.

دوم: کسانی که به اینها شراب می فروختند. یعنی شراب فروشان.

سوم: کسانی که به اینها در حمل و درست کردن و خرید و فروش و بالاخره، به نوعی در درست کردن شراب، کمک می کردند. ((شاربها و عاصرها و معتصرها فی النار و بایعا و متایعها و حاملها و المحمول الیه و آکل ثمنها سواء فی عارها و اثمها.))

گفتم: مگر اینها نمی دانستند شراب حرام و از عمل شیطان است؟ ((سوره ی مائده آیات: 90  و 91 : «یا ایها الذین آمنو انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام و رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون...» ))

هدایت: همه این کسانی که اینجا می بینی از حرمت عمل با خبر بودند و توبه نکرده و بد راهی را انتخاب کردند.

گفتم: اهل دنیا اگر می دیدند، آنچه ما میبینیم، ذره ای از شراب به لب نمی زدند و در این راه قدم بر نمی داشتند.

هدایت: خداوند متعال، این جهنم و بهشت را نشان نداد و خواست تا انسانها را امتحان کند و ببیند چه کسی در غیب از خدا می ترسد. ((سوره ی مائده آیه ی 94 : «یا ایها الذین آمنو لیبلونکم بشیء من الصید تناله ایدیکم و رماحکم لیعلم الله من یخافه بالغیب...» )) و چه کسی نمی ترسد و تنها به وعده و وعید اکتفا فرمود ولی خبر داد که این روز در انتظار بدکاران است.

آیا در دنیا حضرت نفرمود شراب خوار مثل بت پرست است؟ ((بحار الانوار، ج79، ص148، روایت63، باب86 : «و قال (ص) : شارب الخمر کعابد الوئن.» )) و یا در جای دیگر فرمود: هر کس در قلبش آیه ای از قرآن باشد یا حرفی از قرآن و روی آن شراب بریزد روز قیامت قرآن خصم او خواهد بود. و همچنین پیامبر (ص) فرمود: شراب، مادر پلیدیها است، اگر همه شرها در یک اتاق قرار بگیرند، کلید آن شرب خمر است. و فرمود: با شراب خوار همنشین نشوید و اگر مریض شد به عیادت او نروید و اگر مرد در تشییع جنازه اش حاضر نشوید و برای شراب خوار اگر بمیرد نماز میت نخوانید و ... ((بحار، ج79، ص148، روایت63، باب86.))

این همه دستورات برای ما بس نبود و اینها ابلاغ نیست؟

مگر حضرت نفرمود: هر کس یک جرعه شراب بنوشد، خداوند به پنج چیز مبتلا می کند: اول: قلبش را سیاه می کند. دوم: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و همه ملائکه از او دوری می کنند. سوم: تمام انبیا و ائمه علیه السلام از او تبری می جویند. چهارم: خداوند جبار از او بریء است. و پنجم: جایگاهش جهنم است. و هر زمان بخواهند از جهنم فرار کنند، دوباره به جهنم برگردانده می شوند. ((بحار، ج79، ص148، روایت63، باب 86.))

گفتم: چرا، همه فرمایش شما صحیح و متین است و بدون اتمام حجت، خداوند متعال کسی را مؤاخذه نخواهد کرد و توسط فرستادگانش، مردم را انذار و تبشیر فرمود و اگر کسی معذب است به خاطر عصیان عمدی و عالمانه و سرکشی از فرمان الهی است. ((سوره ی نوح آیه ی 1 : « انا ارسلنا نوحا الی قومه ان انذر قومک من قبل ان یاتیهم عذاب الیم.» ))

من که حرفهای هدایت را می شنیدم با خودم گفتم: آری ما در غفلت بودیم و خود را برای زینت دینا فروختیم و حالا از آن آثار و تبعات ابدی نصیب ما می شود.

من برای اینکه می توانستم بهتر باشم ولی نشدم، حسرت می خوردم و می گفتم: کاش من هم می فهمیدم و حالم بهتر از این بود.

 

+ نوشته شده توسط ابوالفضل در و ساعت | 2 نظر

بخشی از حالات جهنم و عذابهای جهنمیان (قسمت سوم)



ربا خواران معذّب

من و جناب هدایت در ادامه دیدار از منازل جهنمیان به منزلی رسیدیم که آنجا عده ای با شکم های بزرگ که از بزرگی شکم، قادر به حرکت نبودند و میخ کوب در زمین بودند مواجه شدیم.

خیلی عجیب بود چرا که از یک طرف زمین گیر شده بودند و از طرفی صبح و شب بر اینها آتش می بارید. ((بحار الانوار، ج6، ص239، ح59، باب 8))

گفتم: اینها مگر چه کرده اند و چرا اینها عذاب را از ناحیه شکم بیشتر می بینند؟

هدایت: اینها می دانی در دنیا به چه معروف بودند؟

گفتم: نمی دانم ولی می توانم حدس بزنم، به احتمال قوی اینها یا حرام خوار و یا رباخوارند.

هدایت: اینها رباخوارند، اینها کسانی بودند که در دنیا پول به مردم می دادند و نزول می گرفتند با اینکه خداوند در قرآن مجید اینها را از ربا منع کرده بود باز هم به این عمل پست مرتکب می شدند.

((سوره ی آل عمران آیه ی 130 : «یا ایها الذین آمنو لا تاکلو الربا اضعافا مضاعفة و اتقوا الله لعلکم تفلحون». ))

گفتم: واویلا، پناه بر خدا اینها رباخوارند، گناه یک درهم ربا از هفتاد زنا بیشتر است. ((خصال، ص583 : قال رسول الله(ص) فی وصیته له: «... یا علی درهم ربا اعظم من سبعین زنیة». ))

پس بگو که چرا هر صبح و شب مثل آل فرعون عذاب می بینند؟ (بحار الانوار، ج18، ص324، روایت34، باب3؛ «... لا یقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس و اذا هم سبیل آل فرعون یعرضون علی الانار غدوا و عشیا یقولون ربنا متی تقوم الساعه». ))

هدایت: آری اینها دانسته ربا می خوردند و برای اینکه توجیح کنند می گفتند: تجارت هم نوعی ربا است((سوره بقره آیه ی 275 : «قالوا انما البیع مثل الربوا و احل الله البیع و حرم الربو فمن جاءه موعظة من ربه فانتهای فله ما سلف و امره الی الله و من عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون». )) چه مانعی دارد ما از راه تجارتِ پول در قبال پول، ارتزاق کنیم.

و خداوند نیز برای این نافرمانیشان، شکمشان را گنده و مملو از آتش کرد.

احوال زنا کاران

سپس هدایت مرا به یک صحرای لم یزرعی برد که در آن بیابان از کیلومترها بوی تعفن و کثافات، انسان را سخت اذیت می داد.

از بوی بد آن محیط، سر گیجه گرفتم و چنان شدم که خیال می کردم زمین بر سرم می چرخد و من از شدت سرگیجی به زمین افتادم.

وقتی هدایت حال مرا چنین دید خطاب به من گفت:

برادر چه شده؟

گفتم: از این بوی بد به خدا پناه می برم، اینجا کجاست؟

هدایت: تازه ما به منزل اصلی نرسیدیم و این بوی بد را که می شنوی، بوی قیح و تعفنی است که از فروج زناکاران با شدت و حرارت بسیار، بیرون می ریزد و جهنمیان از این بو بیشتر از آتش جهنم معذب می شوند. ((بحار، ج79، ص131، ح20، باب 86))

و این در حالی است که این قیح و تعفن را به شراب خواران می خورانند.

ما هر چه نزدیکتر می شدیم بوی بد، زیادتر می شد و من به هدایت گفتم: جناب هدایت یک فکری به حال من کن و مرا از این گرفتاری نجات بده.

هدایت: ببین من در خدمت تو هستم فقط کمی صبر کن تا برایت عطر مخصوص، که بعد از زدن آن، بوی بد را احساس نکنی و اذیت نشوی، بدهم.

گفتم: از مرحمت تو سپاسگذارم.

بعد از طی مقداری از آن بیابان، جناب هدایت به من عطری داد و گفت: این عطر، عطر محمدی است و با وجود این عطر، هیچ بوی بدی تو را اذیت نکند.

بعد من از هدایت عطر را گرفتم و به سر و بدنم پاشیدم و من دیگر بوی بد آن منزل را احساس نمی کردم.

تا اینکه به منزل زناکاران رسیدیم و دیدیم که در آنجا از فروج زناکاران، آبی خارج می شد که به آن، قیح می گفتند؛ و آن بوی بد که اهل جهنم از بوی آن معذب بودند دایم با سوز و حرارت تمام از فروج زناکاران بیرون می آمد و آنها را عذاب می داد.

بعد از دیدن حال زناکاران از یکی از آنان پرسیدم:

در چه حالی هستی؟

زانی: از حال ما هیچ مپرس.

گفتم: چرا؟

زانی: گفت یک لحظه لذت دنیا، این همه عذاب

گفتم: مگر نمی دانستی، زنا حرام است؟

زانی: می دانستم، امان از دست هوای نفس.

گفتم: هیچ فکر نمی کردی روزی عواقب و تبعات لذتهای زودگذر دنیا را ببینی؟

زانی: نه، فکر نمی کردم اینطور بشود.

گفتم: چطور شد به این راه کشیده شدی؟

زانی: راستش من همین که خودم را شناختم ابتدا با چشم چرانی نامحرمان را دنیال می کردم و به مرور زمان، من نسبت به نگاه به نامحرمان معتاد بودم و حتی در کوچه و خیابانها که می گذشتم، کارم چشم چرانی بود.

گفتم: مگر در دنیا از بزرگان دین نشنیده بودی که: هر کس چشمش را از نگاه حرام پر کند، خدا چشمانش را در روز قیامت پر از آتش می کند، مگر اینکه توبه کند؟ ((بحار الانوار، ج76، ص328، روایت1، باب 67؛ قال رسول الله(ص) : «من ملا عینه من حرام ملا الله عینه یوم القیامه من النار الا ان یتوب» .))

گفتم: مگر در قرآن مجید نخوانده بودی که فرموده بود:

« قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون و قل للمومنات یغضضن من ابصارهنّ...» (مومنون / 5) ای پیامبر بگو به مومنین که چشمانشان را از نا محرم و فروجشان را از گناه، نگه دارند که چشم پوشی از نگاه برای آنها بهتر است و خدا به کاری که می کنند آگاه است.

آیا خدا نفرمود: به زنا نزدیک نشوید که زنا فحشا است و بد راهی است؟ (( سوره ی اسراء آیه ی 152 : «لا تقربوا الزنا انه کان فاحشة و ساء سبیلا».))

مگر در دنیا پیامبر اکرم نفرمود: هر مرد نامحرمی با زن نامحرم و یا هر زن نامحرمی با مرد نامحرم دست بدهد او را روز قیامت دست بسته می آورند و آنگاه به او دستور می دهند برود داخل جهنم. (( بحار النوار، ج7، ص213، ح116، باب8، قال النبیّ : «و من صافح امراة حراما جاء یوم القیامة مغلولا ثم یومر به الی النار». ))

مگر نمی دانستی، مصافحه با نامحرم حرام است چه برسد به زنا؟

زانی: چرا شنیده بودم، اما خدا لعنت کند زنان بدی را که با بی حجابی و با آرایشی که می کردند ما را به خود جلب می کردند.

گفتم: البته زنهای بی حجاب، جایگاهشان در اینجا از شما کمتر نیست، شما نباید دنباله رو آنها باشید.

هیچ می دانستی اگر شخصی چشمش به نامحرم بیفتد و نگاه نکند ثواب او چقدر است؟

گفت: نه نمی دانستم.

گفتم: هر کس که چشمش به نامحرم بیفتد و نگاه نکند مثلا، آسمان نگاه کند، یا نگاهش را به زمین بیندازد، یا چشمش را ببندد تا نا محرم را نبیند، خدا برای او یک حوری در بهشت عطا می کند. ((بحار الانوار، ج104، ص37، روایت28، باب23؛ و عن الصادق علیه السلام: « قال من نظر الی امراة فرفع بصره الی السماء او غمض بصره لم یرتد الیه بصره حتی یزوجه الله من الحور العین.» ))

زانی: ای کاش به دنبال شهوت نمی رفتیم، و می فهمیدیم که بعد از این لذت زودگذر چند لحظه ای، تا ابد، سوختن هست.

گفتم: چرا از گناهانت توبه نکردی؟

زانی: مگر می شد توبه کنم؟

گفتم: بله خداوند می فرماید که: تواب و رحیم است و حتی توبه کنندگان را دوست می دارد. و از این بالاتر، گناهانش را به حسنات تبدیل می کند. ((یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحیما.))

البته به شرطی که اصرار بر گناه نکند.

زانی: راستش من می خواستم توبه کنم اما امروز و فردا کردم و در حال گناه بودم، اجلم رسید و من به این عالم منتقل شدم و مرا در آتش جهنم میبنی. بدبختیهای من رو سیاه، از وقتی که مرا به این عالم منتقل کردند، شروع شد.

گفتم: مگر نشنیده بودی حضرت امیر علیه السلام می فرمود:

بر حذر باش و بترس، از اینکه خداوند تو را در حال معصیتش ببیند و در اطاعت خودش نبیند پس اگر در حال گناه تو را ببیند، از زیان دیدگان خواهی بود.

اگر قدرت داشتی، توانت را در اطاعت خدا صرف کن و اگر ناتوان شدی، در گناه، ناتوان باش. ((شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج19، باب389، ص324.))

آری اگر آن وقتی که زن نامحرم به تو روی آورد، تو از خدا حیا می کردی و زنا نمی کردی، خدا آتش جهنم را بر تو حرام می کرد و تو را از ترس و هراس بزرگ روز قیامت امان می داد. ((بحار الانوار، ج7، ص303، ح60، باب15.))

من بعد از دیدن احوال زناکاران به یاد فرمایش پیامبر اکرم (ص) افتادم که حضرت با آن عظمت به خدا عرض کرد: «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا» ((خدایا مرا به اندازه یک چشم به هم زدن به حال خودم وامگذار.))

خدایا شکر، که ما را در حال معصیت قبض روح نکرده، توفیق توبه به ما ارزانی داشتی.

خدایا در همه حال تو را سپاس.

بعد من و هدایت برای سفر به منزل دیگری از منازل جهنم راه افتادیم.




موضوع مطلب :



 
درباره وبلاگ

آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 5513